کارگاه آموزشی «احیای بناهای تاریخی، گردشگری و خلق تجربههای نوین کاربری هنری-اقتصادی» صبح امروز ۹ آذرماه ۱۴۰۲ به میزبانی اکبر رضوانیان و الهام حاجیملکی در خانه خلاق و نوآوری سعدالسلطنه برگزار شد.
به گزارش ستاد خبری دومین جشنواره ملی چند رسانهای میراث فرهنگی، در ابتدای این کارگاه آموزشی اکبر رضوانیان فعال اقامتگاه بومگردی و هنرمند تئاتر ضمن بیان اینکه من تخصصم مرمت نیست و تاکیدم بر روی احیا است، عنوان کرد: نگاهمان این است که ابتدا باید فضا و حال و هوا در مکان شکل بگیرد و به چشم یک سرمایه گذار و سرمایه دار ما را نگاه نکنید. من خودم بنایی را که یک آبانبار بود، آرام آرام پشت مسجد آقا بزرگ کاشان خریداری کردم، بنای بسیار کوچکی بود با اسم خانه ملقب به عنوان کوچکترین خانه آن را ثبت کردم.
او افزود: میبایست در بنای گردشگری اقدامی متفاوت از فعالیت مرسوم را انجام داد. موضوعیت من این است که آیا ما در ایران مرکزی با این سازههایی که داریم نیاز به سازههای مدرن برای فعالیتهای فرهنگی هنری داریم یا خیر. آب انبار ما توانست به فضای تئاتری تبدیل شود و در آن شاهد اجرای تئاتر، موسیقی، نقالی خوانی و… باشیم. ما حتی برای مجوز حوزه بوم گردی و به صورت جداگانه برای فعالیتهای هنری مان همانند یک تماشاخانه استاندارد مجوز گرفتم.
رضوانیان بیان کرد: همین جشنواره که در قزوین برگزار میشود، میتوانست روی همین سازه صحنه نمایش روحوضی و یا پخش یک فیلم سینمایی را فراهم کند و این امکان پذیر بود. اتفاقا باید برای تولید آثار و نمایش از فضای میراثی استفاده کنیم برای اینکه اثبات کنیم میراث فرهنگی ایران چقدر ظرفیت دارد.
این فعال بوم گردی در پایان اظهار کرد: سال ۱۳۹۸ نوزدهمین دوره جشنواره نمایشهای آیین و سنتی را به ماشان بردم و همین آیین در خانهها و تیمچه های بازار و فضاهای سنتی برپا شد و اتفاقی رقم خورد که اگر به کرونا برخورد نکرده بودیم این جشنواره میتوانست از تهران خارج شود. مهم این است که فضاهایمان را به معنای واقعی ببینیم لمس کنیم و تجربه کنیم.
در ادامه این پنل آموزشی الهام حاجی ملکی کارشناس مرمت بنای تاریخی بیان کرد: شاید یکی از دلایلی که وارد حوزه احیا شدم علاقه شخصی بود و از این باب، خانهای را در قزوین با نام خانه تاریخی زعیم را احیا کردم و عنوان کاربری با نام خانه ایرانی تغییر پیدا کرد.
او افزود: قالب کاربری خانه ایرانی پذیرایی است و بسیار به این فکر کردم کن برای خانه ایرانی چه کاری کنم که مهمان از زمانی که وارد آن محیط میشود حس کند به خانه ایرانی واقعی رفته است. منطبق شدن با فضا تازه خودش را اینجا نشان داد و چالش هایی را به همراه داشت که به هرحال این پروسه آغاز شد و من وارد این جریان شدم در این دو سال اتفاقات خوبی افتاد.
حاجیملکی عنوان کرد: مخاطب را باید بشناسیم. موضوع بعدی خود احیای آن بناست؛ خانه شاید ساده ترین پلان معماری باشد و به سبک زندگی ما نزدیک است. است وقتی تصمیم گرفتم پذیرایی کنم خانه ایرانی میزبانی ایرانی، سراغ ظروف و چیدمان ایرانی رفتم و به شدت آن را شبیه خانه کردم.
این احیاگر فضای میراثی ادامه داد: مهمان من چای را با قوری خودش می ریزد و با استکان کمر باریک میل میکند چرا که دوست داشتم رنگ چای را ببیند و عطر و طعمش را احساس کند. همچنین بحث خلاق بودن در احیا دارای اهمیت است.
حاجیملکی ضمن بیان اینکه تصمیم گرفتم راوی این خانه باشم، خاطرنشان کرد: این جریان مانند یک قصه است و تفاوتی که قصه با اسطوره و افسانه دارد این است که قصه ها هیچ وقت از بین نمی روند چون توسط افراد مختلف یک چیزی اضافه می شود و روایت می شود. تصمیم گرفتم من راوی خانه و قصه آن باشم تا خلاقیت را به آن اضافه میکنم.
او در پایان گفت: حسی که مهمانان از فضای خانه ایرانی دریافت می کنند برای من جالب است و من از این ها تجربه کسب می کنم و فضاهای جدیدی را که دارم مطابق با خواسته شان بهروز میکنم که نمادی از صیال بودن زندگی است.
رضوانیان در ادامه بیان کرد: قصه عنصر مهمی در یک خانه است و هر فضا قصه خودش را دارد. درخت انجیری کاشتیم که در زمان مرمت با ما قهر کرد، پی از اتمام مرمت آبان ماه ۱۳۹۶ به بار رسید و این شد که انجیرخوان خانه نقلی و قصه آن در کنار درخت انجیر نسب شد و مهمانان با خواندن آن قصه حس تعلق شان نسبت به آن فضا بیشتر میشود.
او افزود: برای هر فضای مختلف میشود قصه تعریف کرد و نگاه خلاقانه و با کاربریهای هنری و اقتصادی متفاوت می شود. متاسفانه ما نتوانستیم پیوند را ایجاد کنیم که معماری برای زمان امروز هم قابل بهره برداری و استفاده است و در این چنین فضاییها مانند پنل آموزشی امروز میتوان به این گفتمان رسید.
رضوانیان در پایان گفت: اسم اتاقها از جشنهای ایرانی الهام گرفته شده است و به موضوعات زیست محیطی همچون استفاده نکردن از پلاستیک تاکید داشتیم. اسم تماشاخانه را سیدعلی نصر گذاشتیم چرا که او کاشانی است و تئاتر نصر هم از بین رفته است. همچنین از صنایع دستی به صورت ویژه بهره میبریم و آن را معذفی و به فروش میرسانیم. این مکان کاربریهای متفاوت دیگری همچون مکانی برای برگزاری ورکشاپها دارد.
در ادامه الهام حاجیملکی ضمن بیان اینکه در مساله احیا باید بدانیم از پس زوال یک اثر، چه پدیدهای روی انسان اثر میگذارد و چه ارزشهایی قابل شناسایی و مهم است، عنوان کرد: فضای معماری که در اختیار ماست یک ظرف و مکانی است که بخشی از فعالیت های مربوط به بشر در آن اتفاق افتاده است و باید ارزش ها را بشناسیم. تا زمانی که این درک و ارزشهایی از این جنس را نشناسیم نمی توانیم موفق به بهرهبرداری کنیم.
او افزود: احیا یعنی مبلمان کردن بدون تقلید و این اتفای است که شمارا به منحصر به فرد میکند. پس ما باید اول ارزش ها را بشناسیم و بازخوانی کنیم و بعد شروع به احیا کنیم. فضا و چگونگی ارتباط میان این ها مهم است. ارزش عملکردی همان اتفاقی است که جز اصلیترینهاست و معمار براساس آن بنارا برپا ساخته است.
حاجی ملکی در پایان گفت: ارزش فضای ادراکی همان چیزی است که در آن شروع به خوانش فضا می کنیم و بعد بهره برداری می کنیم. سعی کنیم تغییر سبک زندگی گذشته را کپی کنیم و بگذاریم.