برگزیده اولین دوره نکوداشت چهرههای ماندگار میراث فرهنگی میگوید: مشکل اصلی میراث فرهنگی عدم شناخت دقیق و واقعی میراث فرهنگی و فلسفه وجودی آن حتی نزد برخی مسؤولان و نمایندگان است، بنابراین انجام هر کاری از جمله برگزاری جشنوارهها در صورتی که پرمحتوا و در راستای اهداف فرهنگی و ارتقای میراث فرهنگی باشد، مفید و مؤثر است.
دومین جشنواره چندرسانهای میراث فرهنگی، آذرماه در شهر قزوین برگزار خواهد شد. فراخوان این جشنواره در ۵ بخش «رادیویی، تلویزیونی»، «سینمایی»، «هنرهای اجرایی و نمایشی» و «کتاب و تولیدات مکتوب» منتشر شده است و آثاری را شامل میشود که از ابتدای سال ١۴٠٠ تا مهر ١۴٠٢ تولید شده باشند و در دوره نخست جشنواره شرکت نکرده باشند.
رجبعلی لباف خانیکی، باستان شناس و مدیر سابق میراث فرهنگی خراسان رضوی که چهره برگزیده در اولین دوره نکوداشت چهره های ماندگار میراث فرهنگی نیز هست، نکاتی را پیرامون دوره اول این جشنواره و موضوعاتی برای بهتر برگزار شدن دوره دوم را بیان کرده است.
با توجه به وجود جشنوارههای متنوع فرهنگی هنری و تنوع رسانهها، اهمیت این جشنواره را در چه می بینید؟
مشکل اصلی میراث فرهنگی عدم شناخت دقیق و واقعی میراث فرهنگی و فلسفه وجودی آن حتی در نزد برخی مسئولان و نمایندگان است، بنابراین انجام هرکای از جمله برگزاری چنین جشنوارههایی در صورتی که پر محتوا و در راستای اهداف فرهنگی و ارتقای میراث فرهنگی باشد مفید و مؤثر است.
جلب مشارکت مردم برای حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس و ملموس، با ابزارهای هنری و رسانهای، چگونه محقق می شود؟
در این رابطه دوانگیزه میتواند تاثیرگذار باشد، اقتصادی و فرهنگی. میدانیم که در شرایط جاری متاسفانه انگیزههای فرهنگی کمرنگ و بدون حمایت بالادستی است. بنابراین باید روی انگیزههای اقتصادی حساب کرد و البته نظارت دقیق اعمال نمود که از مفسده جویی به دور باشد و در عمل مغایر با اهداف اساسنامه میراث فرهنگی نباشد.
این جشنواره نوپا، هر سال به میزبانی یکی از استانها برگزار میشود، (پارسال یزد و امسال قزوین) نظرتان را در اینباره بفرمایید.
هر استان و شهرستان ویژگیها و قابلیتهای خاصی دارد، شاید مناسبتر باشد که محل برگزاری همایش متناسب با موضوع اصلی همایش چه در حوزه میراث ملموس و چه ناملموس انتخاب شوند و سعی شود ویژگی استان مورد نظر برند و در سطح وسیع و عالمانه معرفی شود.
چرا توجه رسانهها به میراث فرهنگی و موضوعات مرتبط با آن، حائز اهمیت است؟ برای جلب توجه بیشتر مردم به مسائل میراث فرهنگی، این جشنواره چه کمکی می تواند بکند؟
میدانیم که دانستنیهای ما متاسفانه بیشتر مبتنی بر شنیدهها و دیدهها است و به نسبت کم هستند اشخاصی که پاسخ پرسش های خود را در کتابها و مقالات علمی جستجو کنند بنابراین رسانهها، به خصوص رسانههای صوتی-تصویری میتوانند نقش زیادی در این مورد ایفا کنند که البته رسانهها نیز نیازمند نظارت هستند که مقوله مهم و بنیادی میراث فرهنگی را چنانکه باید معرفی و تحلیل کنند. میراث فرهنگی هرچه بیشتر باید در عرصه فرهنگی کشور حضور داشته باشد و با برگزاری میزگردها و نشستهای کارشناسانه اهمیت و ارزشهای ملی، میهنی ، اعتقادی و اقتصادی میراثهای فرهنگی را برای مردم توضیح دهند.
با توجه به مشارکت و حضور فعالان میراث فرهنگی و هنرمندان در این جشنواره و مخاطبانی که به جشنواره می آیند؛ کارگاههای آموزشی و نشستهای انتقال تجربه در این جشنواره ، چه اولویتهایی باید داشته باشد؟
این همایش و حضور فعالان میراث فرهنگی و هنرمندان میتواند بسیار مفید و تاثیرگذار باشد، مشروط به اینکه از شعارها و ارائه آمارهای غیر واقعی پرهیز شود و کمبودها و نقایص و موانع واقعی که دستیابی به اهداف اساسنامه را مشکل و حتی ناممکن کرده اند، بیان و جهت رفع آن ها چاره جویی شود. کارگاههای آموزشی میتوانند سهم زیادی در انتقال فرهنگ میراث فرهنگی به لایههای مختلف اجتماعی داشته باشند و آن ها را به بنیادها و گوهرهای فرهنگی و هنری نیاکانمان آشنا کنند.
«مردمی بودن جشنواره» و تخصصی بودن برخی مفاهیم در آثار هنری راه یافته به این جشنواره ، منافاتی با هم دارند؟ مشارکت مردم و خانوادهها در بخشهای جنبی این جشنواره، چگونه میسر میشود؟
نه تنها مردمی بودن و تخصصی بودن مفاهیم با یکدیگر منافات ندارند که لازم و ملزوم یکدیگرند. بدیهی است که فرهنگ و تمدن و به طور خاص میراث فرهنگی، میراث به جای مانده ازنیاکان ما و متعلق به قاطبه مردم است. ممکن است برخی از آنها نسبت به مفاهیم یا موضوعات مطروحه اطلاع کافی نداشته باشند که مسلم است عدم اطلاع آن ها موجب هتک حقوق آنها نمیشود و بر مسئولان امور فرهنگی و میراث فرهنگی است که با اعمال شیوه های مناسب مردم را نسبت به مواریث فرهنگی خود آگاه کنند.
حسب تجربه و دانشی که دارید ، توصیه شما به برگزار کنندگان جشنواره چیست؟
می دانیم که تقریبا همۀ پدیدهها و حتی انسانها در صورت فقدان جایگزین میشوند به استثنای میراثهای فرهنگی که اگر به انحاء مختلف از میان بروند، جایگزینی نخواهند داشت. مثلاً یک تپه باستانی را در نظر بگیرید که در برگیرندۀ هزاران پدیده فرهنگی است که هر یک از زاویه خاصی میتواند معرف انسانهای گذشته باشد، حال آن تپه اگر برداشته شود یا مورد حفاری غیر مجاز قرار گیرد و نظم لایه های تمدنی آن مضطرب شود، یافتههای باستان شناسی باقی مانده در آن تپه قابل تشخیص و تحلیل نخواهند بود، دخل و تصرف ها منحصر به میراث های ملموس نیست بلکه میراث های ناملموس هم نابخردانه مخدوش و نابود میشوند از آن جمله است فاجعه یکدست شدن گویش ها (به گویش تهرانی) و به فراموشی سپرده شدن آئین ها و جشن های ایرانی و بسیاری از آداب و رسوم دیگر.
پیشنهاد و خواهش من از برگزار کنندگان جشنواره و مسئولان میراث فرهنگی این است که موضوع تغییر الگوهایی که حیات میراثهای فرهنگی را تهدید می کنند، جدی بگیرند و مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته که در عین حرکت به سوی مدرنیته به سنتهای خود وفادار مانده اند، در ایران هم چارهای بیندیشند. این جا ایران است و ما با حراست از میراثهای فرهنگی باید به جهان نشان بدهیم که پاسدار فرهنگ و هویت و ارزش های کهن و پسندیدۀ رایج در ایران عزیز هستیم.
منبع: فارس