فریدون محرابی که داوری بخش فیلم تئاتر سومین جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراثفرهنگی را بر عهده داشت، میراثفرهنگی را در کشور ما باعث فخر و مباهات و غرور دانست.
فریدون محرابی داور بخش فیلم تئاتر سومین جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراث فرهنگی درباره اهمیت برگزاری جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی بیان کرد: آنچه مسلم است اینکه برای برگزاری چنین جشنوارهای یک اتاق فکری تشکیل شده، نیازها بررسی شده و اهداف جشنواره متناسب با نیازهای جامعه طراحی و مشخص شده است.
وی ادامه داد: فراموش نکنیم که ما میراثفرهنگی بسیار غنی داریم که متعلق به ایران و جهان است و این میراث وقتی با مخاطب در ارتباط قرار بگیرد، ارزشمند است. اگر قرار باشد این میراث در کنجی بماند و دور از دسترس باشد چه فایدهای دارد؟ برنامهریزی در این راستا انجام شده که مخاطب نسل جدید یا مخاطب نسل زد با میراثفرهنگیمان در ارتباط قرار بگیرد. در پی این ارتباط تعاملی بین تئاتر و میراثفرهنگی که از هم جدا نیستند، شکل میگیرد. در حقیقت این میراث بسیار زیبایی که ما در کشورمان، در این جغرافیای بسیار زیبا داریم، میتواند بهانه خوبی باشد برای اینکه مهمانهای غیرایرانی به کشور دعوت کنیم تا در ارتباط قرار بگیرند و بتوانند کارهایشان را در این مکانهای بسیار جذاب اجرا کنند و همینطور نسل جدید با تعامل فرهنگی که بین میراثفرهنگی در ذات خودش از زیست و شرایط زندگی که در کهن سالهای گذشته وجود داشته در ارتباط قرار بگیرد تا حال بتواند به آن شکوفایی و درک صحیح از انتخاب راه درست پی ببرد.
داور بخش فیلمتئاتر سومین جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراثفرهنگی گفت: همانطور که در برنامهریزی کلان جشنواره بسیار دقیق طراحی شده است، این جشنواره باید بین مردم برود؛ در تمام خیابان های کشور، در شهرهای متفاوت و در مکانهایی که مشخص شده است و نباید فقط مختص یک جغرافیای خاص باشد.
وی افزود: این جشنواره باید به همین صورت هر سال به یک مکان بسیار زیبا سفر کند و در شهرها و روستاها جریان پیدا کند. اجراهایی که در جشنواره منتخب میشود، ماموریت پیدا میکنند که در روستاها و مکانهای جغرافیای دورافتاده که بچهها و مردم آنجا متاسفانه نمیتوانند سفر کنند و به شهرهای بزرگ بیایند و تئاتر ببینند یا در ارتباط با مسائل فرهنگی قرار بگیرند، حاضر شده و مردم آن منطقه را با میراثفرهنگی کشورمان آشنا کنند.
این هنرمند تاکید کرد: یکی از کارهایی که میتواند بسیار درخشان باشد این است که بعد از اختتامیه جشنواره کارهایی که برگزیده شده است در طول سال تا فستیوال سال آینده در شهرهای متفاوت و در روستاها به اجرا گذاشته شود.
وی تاثیر برگزاری چنین جشنوارهای در رونق گردشگری را محرز دانست و بیان کرد: ما گویی هنوز پی نبردهایم که چه گنجی داریم. ما خیلی ثروتمندیم، خیلی میراث ارزشمندی داریم که فقط کافی است برایش یک مدیریت کنترل پروژه و یک برنامهریزی دقیق انجام شود. این برنامه ممکن است ۱۰ یا ۲۰ سال طول بکشد، اما نسلهای آینده قدردان خواهند بود که در یک برههای عزیزانی بودند که به این مسئله اهمیت دادند.
این کارگردان تئاتر اظهار کرد: تعامل یک ایرانی با میراثفرهنگی خودش فراموش شده است، در صورتی که اگر ما از این جغرافیا بیشتر مراقبت کنیم و بدانیم که چه گنجی داریم و چه غایت هنرمندانهای در این گنج نهفته است، بیشتر میتوانیم بهره ببریم و موضوع فقط بهره هنرمندانه و آرتیستیک نیست. بهره اجتماعی، بهره تربیتی، بهره زیستی و ارتباطی که همه اینها درست است که زیر مجموعه هنر است ولی میتواند به طور مستقل کار خودش را انجام دهد.
وی تصریح کرد: مسئله میراثفرهنگی در کشور ما باعث فخر و مباهات و غرور است؛ غروری که نباید خودخواهی و نخوت بیاورد، بلکه بتواند در مواجهه با جهان قرار بگیرد. شاید مسئولیت این میراثفرهنگی برای دوش ما گذاشته شده و ما انتخاب شدیم که این میراث را حفظ کنیم. این میراث یک چیز معمولی نیست که از کنارش ساده بگذریم و مثلا فقط به موزههایمان اهمیت دهیم. آثار باستانی ما شاهکار و بینظیر و در واقع یک گنج بیبدیل است که این مسئله میتواند ثروت خیلی زیادی را به کشور تزریق کند چون خیلی از آدمها در دنیا هستند که دوست دارند با تمدن اولیه بشر که در ایران بسیار زیاد وجود دارد، از نزدیک و به صورت ملموس آشنا شوند، عکس و فیلم در آن اماکن بگیرند و انرژیاش را دریافت کنند. این خیلی طبیعی است ولی مهم این است که ما خودمان چه تاثیری میگیریم و در جامعه و نسل جدید جاری میکنیم.
محرابی تاکید کرد: این دارایی و گنج عظیمی که داریم، خیلی خوب است و خدا را شکر که ما این گنجها را داریم تا بتوانیم آنها را با عشق در اختیار همه جهانیان قرار دهیم و خوشآمدگویی برای مردم دنیا داشته باشیم و خودمان را از این طریق معرفی کنیم. درست است که ما قدردان تمام باتجربهها و آدمهای عزیزی هستیم که سنی گذراندهاند و مویی سفید کردهند و سالها زحمت کشیدهاند، ولی مسیر درست با توجه به زمانی که در آن هستیم و با این جامپ کاتی که بعد از انقلاب صنعتی اتفاق افتاده است و الان بعد از پیدایش هوش مصنوعی، این است که باید در تعامل با نسل زد قرار بگیرد.
وی ادامه داد: نسل جدید نسل پویایی است که میتواند تجربه را به طور ملموس از باتجربهها دریافت کند و در شکوفایی خاصتری در ارتباط با مخاطب قرار بگیرد. ما نمیتوانیم بگوییم که الگوهایی داریم و اینها باید و نباید است و درست است. واقعاً سلیقه و غایت هنر در نسلهای متفاوت با توجه به زمان و با توجه به نیازهای جامعه و همه آن چیزی که در جهان و در جغرافیای کره زمین وجود دارد، تغییر میکند و اتفاق بسیار مهمی است اگر بین نسل جدید با نسل گذشته تعامل شکل بگیرد و بتوانیم گنجی که داریم و دریافتها را آداپت و تنظیم کنیم و از طریق فیلم، سینما، تئاتر و ایونتهای متفاوت تبدیل آرتیستیک کنیم یا از طریق سفیرهای هنری که در دنیا راهی میکنیم، انتقال دهیم و در ارتباط قرار بگیریم، برای دیالوگ برقرار کردن، حرف زدن، زندگی بهتر، صلح و ادغام فرهنگها و برای اینکه بگوییم جنگ بس است.
